نحييكم أعزاءنا المستمعين ونرحب بكم في حلقة جديدة من سلسلة حلقات برنامجكم "تعلّم الفارسية".
مفردات وعبارات جديدة نتعلمها في هذه الحلقة خلال حوار بين علي وأخته مريم، وهي ممرضة تعتزم المجيء الي طهران قادمة من شيراز بحثاً عن وظيفة، وكذلك من خلال حوار آخر بين علي وزميله محمد. نستمع الي الجزء الاول من المفردات، ثم الحوار، فكونوا معنا.
كيف حالك؟
أنت كيف حالك؟
لا أعرفُ
بعد ساعة
أصِلُ
صوت
صوتي
صوتك
لا أسمع
أقولُ
أنت تسمع
فهمتُ
محطة
أجيء
أنتظر
إنتظرني
أبقي منتظراً
مطعم
إنقطـَعَ
|
حالت چطور است؟
تو چطوري؟
نمي دانم
يك ساعت ديگر
مي رسم
صدا
صدايم
صداي ِ تو
نمى شنوم
مي گويم
تو مي شنوي
فهميدم
ترمينال
مي آيم
منتظر باش
منتظرم باش
منتظر مي مانم
رستوران
قطع شد
|
*******
والآن نستمع الي الجزء الاول من الحوارعبر الهاتف بين علي وأخته مريم:
علي: الو، سلام مريم.
علي: الو، مرحباً مريم.
مريم: سلام علي. حالت چطور است؟
مريم: مرحباً علي. كيف حالك؟
علي: خوبم. تو چطوري؟ الان كجايي؟
علي: أنا بخير. كيف حالك؟ أين أنت الآن؟
مريم: درست نمي دانم كجا هستم. ولي فكر مي كنم كه ما يك ساعت ديگر به تهران مي رسيم.
مريم: لا أعرفُ بالضبط أين أنا. لكن أظنّ أنـّنا سنصل طهران بعد ساعة.
علي: الو، مريم. صدايت را خوب نمي شنوم.
علي: الو مريم. لا أسمع صوتك جيداً.
مريم: مي گويم، يك ساعت ديگر به تهران مي رسم. علي صدايم را مي شنوي؟
مريم: أقول، سأصلُ الي طهران بعد ساعة. علي... تسمع صوتي؟
علي: آرى. فهميدم. يك ساعت ديگر به تهران مي رسي. پس من هم به ترمينال مي آيم. آنجا منتظرم باش.
علي: نعم. فهمتُ. ستصل الي طهران بعد ساعة. إذن أنا أيضاً أجيء للمحطة. إنتظريني هناك.
مريم: باشد. منتظر مي مانم. اما كجا؟
مريم: حسناً. أبقي منتظرة. لكنْ أين؟
على: در رستوران. ا... قطع شد.
علي: في المطعم. ا... إنقطـَعَ.
نستمع الي الحوار مرة أخري وباللغة الفارسية.
علي: الو، سلام مريم.
مريم: سلام علي. حالت چطور است؟
علي: خوبم. تو چطوري؟ الان كجايي؟
مريم: درست نمي دانم كجا هستم. ولي فكر مي كنم كه ما يك ساعت ديگر به تهران مي رسيم.
علي: الو، مريم. صدايت را خوب نمي شنوم.
مريم: مي گويم، يك ساعت ديگر به تهران مي رسم. علي صدايم را مي شنوي؟
علي: آرى. فهميدم. يك ساعت ديگر به تهران مي رسي. پس من هم به ترمينال مي آيم. آنجا منتظرم باش.
مريم: باشد. منتظر مي مانم. اما كجا؟
على: در رستوران. ا... قطع شد.
*******
الآن نستمع الي الجزء الثاني من المفردات وثم الي الحوار بين علي ومحمد:
ثانية
إنقطـَعَ الإتصال
أخت
أختك
يأتي
يصلُ
طالب جامعي
ممرّضة، ممرّض
لـ
عمل
يبقي
ستة
ستة ُ أشهر
|
دوباره
ارتباط قطع شد
خواهر
خواهرت
مي آيد
مي رسد
دانشجو
پرستار
براي
كار
مي ماند
شش
شش ماه
|
*******
الآن نستمع الي الجزء الثاني من الحوار ويدور بين علي ومحمد:
محمد: خواهرت به تهران مي آيد؟
محمد: أختك تأتي الي طهران؟
علي: آري. يك ساعت ديگر به تهران مي رسد.
علي: نعم. ستصلُ الي طهران بعد ساعة.
محمد: خواهرت دانشجو است؟
محمد: أختك طالبة جامعية؟
علي: نه. او پرستار است. براى كار به تهران مى آيد وشش ماه اينجا مى ماند.
علي: لا. هي ممرّضة. تأتي الي طهران للعمل وتبقي هنا ستة اشهر.
نستمع الي الحوار مرة أخري باللغة الفارسية.
محمد: خواهرت به تهران مي آيد؟
علي: آري. يك ساعت ديگر به تهران مي رسد.
محمد: خواهرت دانشجو است؟
علي: نه. او پرستار است. براى كار به تهران مى آيد وشش ماه اينجا مى ماند.
الي اللقاء والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.
*******