محمد في السوق. يريد أن يشتري قميصاً ليقدمه هدية لصديقه. يقف أمام معارض الالبسة و يتفحص ما في داخلها بدقة. أسعار بعض الالبسة واضحة للعيان من خلف الزجاجة، و اسعار البعض الآخر منها غير واضحة. بعد فترة وجيزة، يدخل محمد أحد المتاجر و يبدأ بالحديث و الاستفسار من صاحبه.
ثمة مفردات جديدة في الحديث بينهما. نستمع الي معانيها أولاً ثم نتابع ما سيدور من حوار بين محمد و صاحب المتجر.
|
قميص
أنا أريد
أيُّ قميص
أنت تـُحبّ
رجالي
مقياس
كبير
لـِنفسك
أنت تـُريدُ
لك
لا
لصديقي
أنا أشتري
أيّ لون
أزرق
أخضر
تفضَّل
أنظُر
هذا اللون
أزرق فاتح
أفضل
يـُعجبك
صديقك
أصفر
يلبس
لا أعرف
أظنُّ
هو لا يلبس
هذا
جيد
|
پيراهن
من مي خواهم
چه پيراهني
تو دوست داري
مردانه
اَندازه
بـُزُرگ
بـَراي خودت
تو مى خواهى
بـَراى ِ تو
خير
براي دوستم
من مي خرم
چِه رَنگي
آبي
سبز
بـِفـَرما
بـِبين
اين رنگ
آبي كمرنگ
بـَهتـَر
مي پسندي
دوستت
زرد
او مي پوشد
نمي دانم
فكر مي كنم
او نمى پوشد
اين
خوب
|
*******
الآن نستمع الي الحوار:
محمد: سلام آقا. من يك پيراهن مي خواهم.
محمد: مرحباً سيدي. أنا أريد قميصاً.
فروشنده: سلام. چه پيراهني دوست داري؟
البائع: مرحباً. أيّ قميص تـُحبّ؟
محمد: يك پيراهن مردانه، اندازه بزرگ.
محمد: قميص رجالي، مقياسه كبير.
فروشنده: پيراهن را بَراي ِ خـُودَت مى خواهى؟ اندازه بزرگ بـَراى ِ تو مناسب نيست.
البائع: أتريدُ القميص لنفسك؟ المقياس الكبير ليس مناسباً لك.
محمد: نه. پيراهن را براي دوستم مي خرم.
محمد: لا. أشتري القميص لصديقي.
فروشنده: چه رَنگى دوست داري؟
البائع: أيُّ لون تـُحبّ؟
محمد: آبى يا سبز.
محمد: أزرق أو أخضر.
فروشنده: بفرما. اين پيراهنها را ببين.
البائع: تفضـّل. شاهـِد هذه القميصان.
محمد: نه. نه. اين رنگ خوب نيست. آبي كمرنگ بهتر است.
محمد: لا. لا. هذا اللون ليس جيداً. الأزرق الفاتح أفضل.
فروشنده: اين پيراهن را مي پسندي؟ دوستت پيراهن زرد مي پوشد؟
البائع: هذا القميص يـُعجبك؟ هل صديقك يلبس قميصاً أصفر؟
محمد: نمي دانم. فكر مي كنم او پيراهن زرد نمي پوشد. همين پيراهن ِ آبي خوب است.
محمد: لا أعرف. أظنّ أنـّه لا يلبس قميصاَ أصفر. هذا القميص الأرزق جيدٌ.
نستمع للحوار مرة أخري، لكن باللغة الفارسية فقط.
محمد: سلام آقا. من يك پيراهن مي خواهم.
فروشنده: سلام. چه پيراهني دوست داري؟
محمد: يك پيراهن مردانه، اندازه بزرگ.
فروشنده: پيراهن را بَراي ِ خـُودَت مى خواهى؟ اندازه بزرگ بـَراى ِ تو مناسب نيست.
محمد: نه. پيراهن را براي دوستم مي خرم.
فروشنده: چه رَنگى دوست داري؟
محمد: آبى يا سبز.
فروشنده: بفرما. اين پيراهنها را ببين.
محمد: نه. نه. اين رنگ خوب نيست. آبي كمرنگ بهتر است.
فروشنده: اين پيراهن را مي پسندي؟ دوستت پيراهن زرد مي پوشد؟
محمد: نمي دانم. فكر مي كنم او پيراهن زرد نمي پوشد. همين پيراهن ِ آبي خوب است.
بهذا نأتي الي ختام حلقة برنامجنا لهذا اليوم. حتى الحلقة القادمة نستودعكم الله، و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
*******