أسعد الله أوقاتكم بكل خير وأهلاً وسهلاً بكم أعزائي في حلقة أخري من سلسلة حلقات برنامجكم "تعلّم الفارسية". في هذه الحلقة سنتابع الحوار حول الحرب التي فرضها النظام العراقي السابق علي الجمهورية الإسلامية في ايران ولا سيما استخدامه الأسلحة الكيمياوية بحق العسكريين والمدنيين الايرانيين.
المفردات: الجزء الاول
سيئ
أسوأ
أيام
أية أيام
برأيي
مرّ
أكثر مرارة
حلو
حادث
قنبلة
استخدم
جبهات الحرب
هزيمة
هزم
مازال
مستشفي
علي سبيل المثال
تشاهد
|
بد
بدتر
روزها
چه روزهايي
به نظر من
تلخ
تلخ ترين
شيرين
رويداد
بمب
استفاده كرد
جبهه هاي جنگ
شكست
شكست خورد
هنوز
بيمارستان
براي نمونه
مي بيني
|
*******
الحوار: الجزء الاول.
محمد: بدترين روزهاي جنگ چه روزهايي بود؟
محمد: أية أيام كانت أسوأ أيام الحرب؟
علي: به نظر من جنگ، روزهاي تلخ وشيريني داشت، ولي از همه بدتر...
علي: برأيي كانت للحرب أيام حلوة ومرّة، ولكنّ الأسوأ منها كلّها...
محمد: خوب. از همه بدتر چه بود؟
محمد: حسناً. ماذا كان الأسوأ منها كلّها؟
علي: تلخ ترين رويداد جنگ، استفاده رژيم صدام از سلاحهاي شيميايي بود.
علي: أكثر أحداث الحرب مرارة، كان استخدام نظام صدام للأسلحة الكيمياوية.
محمد: چرا رژيم صدام از بمبهاي شيميايي استفاده كرد؟
محمد: لماذا استخدم نظام صدام القنابل الكيمياوية؟
علي: چون در جبهه هاي جنگ، از نيروهاي ايران شكست خورد.
علي: لأنه مني بالهزيمة في جبهات الحرب من القوات الايرانية.
محمد: حتماً آثار حملات شيميايي هنوز باقي است.
محمد: آثار الهجمات الكيمياوية مازالت باقية حتماً!
علي: بله. اگر به بيمارستان بروي، براي نمونه عموي سعيد را مي بيني.
علي: نعم. لو ذهبت إلي المستشفي، شاهدتَ علي سبيل المثال عمّ سعيد.
*******
المفردات: الجزء الثاني
رجل
رجال
جرح
أليم
حالياً
عشرون سنة
قد انتهي
مريض
مرض
أية مشكلة
يتنفس
لايتنفس
جلدي
|
مرد
مردان
مجروح شد
دردناك
هم اكنون
۲۰ سال
تمام شده است
بيمار
بيماري
چه مشكلي
نفس مي كشد
نفس نمي كشد
پوستي
|
*******
الحوار: الجزء الثاني.
محمد: آيا عموي سعيد مجروح شيميايي است؟
محمد: هل عمّ سعيد مجروح بالكيمياوي؟
علي: بله. او مثل بسياري از مردان ايراني به جبهه رفت ومجروح شيميايي شد.
علي: نعم. فهو ذهب إلي الجبهة مثل الكثير من الرجال الايرانيين وجرح بالكيمياوي.
محمد: واقعاً دردناك است. آيا او اكنون در بيمارستان است؟
محمد: أليم حقّاً. هل هو في المستشفي حالياً؟
علي: بله. حدود ۲۰ سال است كه جنگ تمام شده، ولي او هنوز بيمار است.
علي: نعم. قد انتهت الحرب منذ نحو عشرين سنة، لكنّة مازال مريضاً.
محمد: مشكل او چيست؟
محمد: ما هي مشكلته؟
علي: عموي سعيد نمي تواند به راحتي نفس بكشد واز بيماري پوستي شديد رنج مي برد.
علي: عمّ سعيد لايستطيع أن يتنفس بسهولة ويعاني من مرض جلدي شديد.
*******
نستمع الآن إلي الحوار باللغة الفارسية فقط.
محمد: بدترين روزهاي جنگ چه روزهايي بود؟
علي: به نظر من جنگ، روزهاي تلخ وشيريني داشت، ولي از همه بدتر...
محمد: خوب. از همه بدتر چه بود؟
علي: تلخ ترين رويداد جنگ، استفاده رژيم صدام از سلاحهاي شيميايي بود.
محمد: چرا رژيم صدام از بمبهاي شيميايي استفاده كرد؟
علي: چون در جبهه هاي جنگ، از نيروهاي ايران شكست خورد.
محمد: حتماً آثار حملات شيميايي هنوز باقي است.
علي: بله. اگر به بيمارستان بروي، براي نمونه عموي سعيد را مي بيني.
*******
محمد: آيا عموي سعيد مجروح شيميايي است؟
علي: بله. او مثل بسياري از مردان ايراني به جبهه رفت ومجروح شيميايي شد.
محمد: واقعاً دردناك است. آيا او اكنون در بيمارستان است؟
علي: بله. حدود ۲۰ سال است كه جنگ تمام شده، ولي او هنوز بيمار است.
محمد: مشكل او چيست؟
علي: عموي سعيد نمي تواند به راحتي نفس بكشد واز بيماري پوستي شديد رنج مي برد.
*******